اعضای هیات علمی

بازگشت

تشویق دانش آموزان آری یا خیر؟

در میان اندیشمندان تعلیم و تربیت نظرات گوناگونی در مورد تشویق دانش آموزان برای موفقیت های تحصیلی وجود دارد. در این نوشتار به بیان این دیدگاه ها می پردازیم.

بچه ها از نظر انگیزه هایشان نسبت به یادگیری دو دسته اند:
یک دسته دارای انگیزة بیرونی
و یک دسته دارای انگیزة درونی اند.
بچه هایی که دارای انگیزة درونی اند، نسبت به یادگیری از خود شور و اشتیاق نشان می دهند. آن ها معمولاً یک مبحث را به خاطر لذت بردن از یادگیری یا برای احساس ناشی از پیشرفت دنبال می کنند. دانش آموزان دارای انگیزة درونی، تکالیف چالش برانگیز را بر تکالیف یکنواخت و ساده ترجیح می دهند و مایل اند که اطلاعات را به صورت عمیقی یاد بگیرند. این گروه از دانش آموزان برخلاف دانش آموزان دارای انگیزة بیرونی که به خاطر دریافت پاداش یا فرار از تنبیه و مجازات کار می کنند،‌ فعالیت ها، طرح ها و پروژه هایی را انتخاب می کنند که احتیاج به تلاش و کوشش بیش تری دارند. دانش آموزان دارای انگیزش بیرونی بیش تر به طرف تکالیف آسان کشیده می شوند تا حدودی انگیزش درونی یا بیرونی آنان شکل گرفته است، ولی یک هدف والا و ارزشمند برای معلمان، پرورش انگیزش درونی در بچه هاست.

 

پرورش انگیزه درونی دانش آموزان

بسیاری از معلمان معتقدند که پاداش های ملموس از قبیل برچسب ها، آبنبات، یا جایزه می تواند «سکوی پرتابی» برای ایجاد انگیزه در دانش آموزان باشد. آنان مدعی اند که تقویت رفتارهای مناسب می تواند نتایج مثبتی داشته باشد، زیرا بچه ها تمایل دارند رفتاری را که پاداش داده شده است ادامه داده، یا تکرار کنند. آنان اظهار می کنند که برخی از والدین فرزندانشان را ترغیب نمی کنند که به بهترین نحو در مدرسه عمل کنند و در نتیجه چنین دانش آموزانی نسبت به یادگیری بی تفاوت اند. این معلمان بر این نکته اصرار دارند که پاداش های ملموس می تواند به چنین دانش آموزانی کمک کند که دلیلی برای به تکاپو وادار کردن خودشان داشته باشند. آنان اظهار می کنند که بچه ها به خاطر به دست آوردن این پاداش ها یاد می گیرند، گوش می کنند، تکالیف شان را کامل می کنند و به طور مناسب رفتار می نمایند.
برخلاف آن دسته از مربیان، گروهی دیگر معتقدند که چنین پاداش هایی ارزش یادگیری را کاهش می دهند و رشد انضباط شخصی و انگیزش درونی را متوقف می سازند و برای مثال وقتی یک بچه تکلیفی را به خاطر به دست آوردن یک شکلات انجام می دهد، شما به او ارزش تلاش وکوشش و یادگیری را نیاموخته اید. این مخالفان اصرار می کنند که پاداش های ملموس تغییرات کوتاه مدتی ایجاد کرده، فقط وقتی به عنوان برانگیزاننده عمل می کنند که بچه ها خواهان آن ها باشند. آنان مدعی اند که استفاده از این پاداش ها باعث گسترش رقابت می گردد و گسترش نگرش « این کار چه چیزی برای من خواهد داشت ؟» را باعث می شود.

 

آثار پاداش ها و جایزه ها در زندگی علمی دانش آموزان

به عبارت دیگر کسانی که بیش تر از این پاداش ها استفاده می کنند، بیش تر انتظارات و خواست های دانش آموزان را تحریک می کنند. آن ها مدعی اند که پاداش ها می تواند تأثیری منفی بر ابتکار و عملکرد دانش آموزان بر جای بگذارد، زیرا این پاداش ها به عنوان رشوه برای انجام کارها قلمداد شده و بچه های سنین بالاتر ممکن است احساس کنند به آن ها توهین شده است یا فقط وقتی پاداشی در میان باشد، خوب کار کنند. شواهد نیز نشان داده است که تغییر رفتاری که به خاطر کسب چنین پاداش هایی در غیاب ناظران دوامی ندارد و انجام آن منوط به مشاهده شدن توسط فرد پاداش دهنده است.

یکی از معلمان در زمینه انگیزش بیرونی و درونی گزارش کرده است که «زمانی من از پاداش های ملموس، به خاطر این که نتایجی فوری به دنبال داشت، استفاده زیادی می کردم ولی اکنون به جای آن ها از بازخورد مثبت استفاده می کنم که خالصانه، ‌بجا و مخصوص باشد. من معتقدم بچه ها به این خاطر در کلاس با من همکاری می کنند که به آن ها احترام می گذارم و به این دلیل تحت تأثیر آموزش های من قرار می گیرند که احساس می کنند چیزی را که من به آن ها می آموزم برای آینده شان مهم است. دادن پاداش های ملموس، حس مباهات فرد را از کاری که به خوبی انجام داده است، کاهش می دهد. من در مورد بچه هایی که به گرفتن پاداش برای انجام هر کاری عادت کرده اند، نگرانم. به عنوان مثال اولین باری که یک بازی در کلاسم اجرا کردم، دانش آموزان از من پرسیدند: «اگر برنده شویم چه چیزی به ما خواهید داد ؟» من پاسخ دادم: « خشنودی و رضایت از فهم این که شما یک کار بزرگ را انجام داده اید.»
چنان چه معلمی تصمیم بگیرد از یک برنامه پاداش ملموس استفاده کند، لازم است که آن برنامه ساده باشد تا بهتر اداره گردد. درگیر ساختن خود دانش آموز یا دانش آموزان در انتخاب یک پاداش می تواند در تکرار موفق آن سهیم باشد. وسایل مدرسه یا غذاهایی که مقداری ارزش غذایی دارند بر آبنبات، خوراکیهای بی  ارزش و جوایز ترجیح دارند. در شکل مطلوب، بعد از پاداش های داده شده و نتایج مطلوب کسب شده، معلم برنامه پاداش دهی را با بالا بردن انتظارات خود، کاهش پاداش ها و مرحله بندی کردن آن ها به صورت یک مجموعه، تغییر خواهد داد.

 

پاداش های ملموس و ناملموس

بسیاری از معلمان پاداش های ناملموس را بر پاداش های ملموس ترجیح می دهند. این معلمان فرصت هایی برای دانش آموزان شان فراهم می کنند تا برگ امتیازها یا علامت هایی را کسب کرده، بتواند آن ها را با مزایای ویژه ای مبادله کنند. برخی از نمونه های این پاداش ها عبارتنداز: زمان فعالیت آزاد، زمان خواندن، وقت برای کار با کامپیوتر و چسباندن تصاویرشان به عنوان افراد مهم، هم چنین برای برانگیختن اغلب بچه ها می توان در موقع مناسب از عبارت های کلامی صادقانه مثل:
«من متوجه شدم که علی کاملاً آماده گوش کردن است، به همین خاطر از او تشکر می کنم .» یا عبارت های نوشتاری مثبت از قبیل: «صدآفرین، در تقسیم، کارت عالی بود.» استفاده کرد.
از جمله نمونه های دیگر، وقتی است که یک معلم به والدین دانش آموزی تلفن می زند و موفقیت و پیشرفت فرزندشان را برای آنان توضیح می دهد. یا هنگامی که کل کلاس در یک پروژه تلاش زیادی به خرج می دهند، انجام یک پذیرایی به صورت غافلگیرانه، می تواند پاداشی باشد که احساس اجتماعی را در کلاس تحریک می کند.
پاداش ها می توانند قراردادی با یک دانش آموز ویژه باشند یا به یک کلاس پیش نهاد گردند یا برای قدردانی از یک دستاورد و موفقیت همگانی در کل مدرسه به کار گرفته شوند.
مشاوران یا معلمان ممکن است با دانش آموزان قرارهایی انفرادی بگذارند تا رفتارهای نامناسب آن ها را از قبیل: دعوا کردن، عدم تکمیل تکالیف،  راه رفتن در کلاس یا مدرسه گریزی، خاموش سازند. مشارکت دادن دانش آموزان در تنظیم هدف، علاقة آن ها را در رسیدن به آن هدف افزایش می دهد.
تشویق دانش آموزان در مقابل کل دانش آموزان مدرسه می تواند به خاطر رسیدن به یک هدف بزرگ مثل رسیدن به مرز خواندن 1000 عنوان کتاب توسط یک دانش آموز باشد. تشویق چنین دانش آموزی همراه با یک جشن می تواند به رویدادی ویژه برای همه دانش آموزان تبدیل گردد.

 

راه های القای انگیزش درونی در دانش آموزان

برای القای انگیزش درونی در بچه ها لازم است که معلمان محیطی مورد علاقه و غیر رقابتی ایجاد کنند که در آن هر دانش آموزی احساس ارزشمندی، احترام و مورد پذیرش واقع شدن نماید. یادگیری مشارکتی که پیشرفت هر دانش آموز را با خودش می سنجد، یک راه برای افزایش انگیزش درونی در دانش آموزان یک کلاس است تا به استفاده از پاداش ها وابسته نگردند.
 
 
نویسنده : محمدحسین افشاری
منبع:  https://rasekhoon.net